معنای انتقاد در دیدگاه رهبر معظم انقلاب

انتقاد یعنى سره و ناسره و قوّت و ضعف را در کنار هم دیدن. معناى انتقاد این نیست که انسان نقاط قوّت را نبیند و نقاط ضعف را هم حتّى گاهى با انگیزه‏هاى گوناگون ملاحظه کند..
 

 

به گزارش آشیانه نیوز، انتقاد یعنى سره و ناسره و قوّت و ضعف را در کنار هم دیدن. معناى انتقاد این نیست که انسان نقاط قوّت را نبیند و نقاط ضعف را هم حتّى گاهى با انگیزه‏هاى گوناگون ملاحظه کند..

فرق انتقاد و نق زدن

یک فرق اساسى وجود دارد بین انتقاد کردن و نق زدن. انتقاد کردن این است که شما یک نقطه‌ى منفى را پیدا کنید، با تکیه‌ى بر نقطه‌ى مثبتى که در این اثر نمایشى شما، در این داستان شما وجود دارد، آن نقطه‌ى منفى را نشان بدهید و مغلوب کنید....من به عنوان یک روحانى و به عنوان یک مسئول در نظام جمهورى اسلامى، به شما عرض میکنم: اینجور انتقادى هیچ اشکال ندارد، بلکه مطلوب است؛ چون این انتقاد، جامعه را به سمت رفع نواقص پیش میبرد و حرکت میدهد؛ این خوب است.

اما یک وقت این نیست؛ نق زدن است. آدم یک نقطه‌ى منفى را بگیرد، همین طور هى بنا کند آن را تکرار کردن. مگر نقاط منفى و نقاط ضعف از یک جامعه رخت برمیبندد؟ مگر بکلى ریشه‌کن میشود؟... افتخارى نیست؛ همین طور انسان نق بزند، سیاه‌نمائى کند، یأس بپراکند. شما وقتى زشتى را نشان میدهید، اما آن عامل خیرى را که بناست بر زشتى غلبه پیدا کند یا با آن مبارزه کند، نشان نمیدهید، در جامعه یأس پراکنده میشود و نومیدى به وجود مى‌آید...

کسانى که تریبون هایى در اختیارشان هست - هر تریبونى؛ از منبرها و روزنامه‏ ها و صدا و سیما و مجلس و نماز جمعه و امثال اینها بگیرید تا هر تریبونى در هر گوشه کشور - مراقب باشید که تهیّج سیاسى براى کشور مضرّ است. فضا باید آرام و متعادل باشد تا دولت و مسؤولان بتوانند به وظایف خود عمل کنند. ... یکى از بدترین عیوب براى فعّالان سیاسى این است که درصدد انشقاق و جدایى و بهانه گیرى از یکدیگر باشند. وحدت کلمه را حفظ کنید. یکى از بدترین کارها این است که مسؤولانِ موظّف نظام، به وسیله اشخاص دیگر - صرفاً به خاطر این‏که تریبونى در اختیارشان قرار گرفته - مورد تخریب واقع شوند. انتقاد کردن غیر از تخریب کردن است.انتقاد، خوب و نعمت است. اگر دولت یا مسؤولان دیگر، مورد انتقاد قرار نگیرند، عیوب خودشان را نمى‏ فهمند. انتقاد در واقع هدیه کردن عیوب آنها به خود آنهاست. ممکن است گاهى انتقاد درست باشد، ممکن هم هست نادرست باشد؛ اما انتقاد کردن غیر از تخریب کردن است.... باید یکپارچه باشید؛ کما این‏که هدف و خاستگاه فکرى شما یکى است. این معنى ندارد که اگر کمبود و ضعفى در کار دولت و در بخشى ایجاد شد، کلیّت دولت مورد اهانت قرار گیرد و یا اگر کسى به یک حکم قضایى اعتمادى ندارد، قوّه قضایّیه را تخریب کند. بدترین رفتار با قوّه قضایّیه یک کشور همین است که کسى به خاطر نپسندیدن صدور و اجراى حکمى از صدها و هزاران حکم، بنا کند کلّ قوّه قضایّیه و دادگسترى کشور را زیر سؤال بردن و مورد اهانت قرار دادن. یکى هم یک حکم دیگر را قبول ندارد، دیگرى هم حکم سومى را قبول ندارد؛ این‏که مجوّز اهانت نمى‏ شود. اهانت کردن و تخریب کردن و زیر سؤال ناشایست بردنِ قوّه مقنّنه - چه مجلس و چه شوراى نگهبان که جزو قوّه مقنّنه است - برخلاف مصالح ملت و ناسپاسى نسبت به رأى ملت است. همه باید مراقب باشند.

انتقاد در جامعه چیز خوبى است؛ زیرا انتقاد موجب مى‏ شود انتقاد شونده بتواند نقاط قوّت و ضعف خود را بفهمد و همچنین ناظران صحنه بتوانند بفهمند. این به پیشرفت کار کمک مى‏ کند. لیکن انتقاد، غیر از عیب جویى، آن هم عیب جویىِ خصمانه است.
انتقاد درست

انتقاد دو گونه است. علامتِ دلسوزانه بودن انتقاد این است که وقتى انسان انتقاد را بیان مى‌کند، نقطه‌ى قوّت را هم در کنار او بیان کند تا معلوم بشود که بناى نظر شخصى، بناى انتقام‌گیرى و بناى اذیت کردن ندارد؛ والا اگر ما یک مجموعه‌اى داشته باشیم که نقاط قوّت و نقاط ضعفى هم دارد، آن وقت در بیان انتقاد، نقاط قوّتش را اصلاً در نظر نگیریم و به زبان نیاوریم، بعد یک یا دو یا ده‌تا از نقاط ضعف را همین طور بنا کنیم گفتن؛ معلوم است که تضعیف خواهد شد. علامت این که نمى‌خواهیم تضعیف کنیم، این است که نقاط قوت را هم بیان کنیم. حالا اگر یک وقت در موردى انتقادى هم داریم، بگوئیم؛ اشکالى ندارد و کسى با آن مخالفتى ندارد.

اگر آقایان از این دیدگاه که همه می‏خواهند نظام و اسلام را پشتیبانی کنند به مسائل بنگرند، بسیاری از معضلات و حیرتها برطرف می‏گردد ولی این بدان معنا نیست که همۀ افراد تابع محض یک جریان باشند.... که انتقاد سازنده معنایش مخالفت نبوده و تشکل جدید مفهومش اختلاف نیست. انتقاد بجا و سازنده باعث رشد جامعه می‏شود. انتقاد اگر بحق باشد، موجب هدایت دو جریان می‏شود. هیچ کس نباید خود را مطلق و مبرّای از انتقاد ببیند. البته انتقاد غیر از برخورد خطی و جریانی است.
حذف و تخریب دیگران ضربه به اسلام و انقلاب است

اگر در این نظام کسی یا گروهی خدای ناکرده بی‏جهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتماً پیش از آنکه به رقیب یا رقبای خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است.

در هر حال یکی از کارهایی که یقیناً رضایت خداوند متعال در آن است، تألیف قلوب و تلاش جهت زدودن کدورتها و نزدیک ساختن مواضع خدمت به یکدیگر است. باید از واسطه‏ هایی که فقط کارشان القای بدبینی نسبت به جناح مقابل است، پرهیز نمود. شما آنقدر دشمنان مشترک دارید که باید با همۀ توان در برابر آنان بایستید، لکن اگر دیدید کسی از اصول تخطی می‏کند، در برابرش قاطعانه بایستید.

من میگویم شما انتقاد کنید، منتها انتقاد به معناى واقعى کلمه؛ یعنى مبارزه و چالش خیر و شر را نشان بدهید تا معلوم شود که اگر این نقطه‌ى زشت و مردود در جامعه هست، اما انگیزه‌اى براى رفع آن وجود دارد، جریانى براى نابودى آن وجود دارد. اگر فقر را نشان میدهید، معنایش این نباشد که در جامعه فقر هست، اما هیچ انگیزه‌اى براى مبارزه‌ى با فقر وجود ندارد. اگر اینجور شد، طبعاً فیلم یأس‌آور میشود؛ فضا را تاریک نشان میدهد و برخلاف واقعیت هم هست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد